تکنولوژی انسانی یا انسان تکنولوژیک؟

 

 

بی بی سی به نقل از دیلی میل، گزارشی را منتشر کرده است که در آن، شرکت آمریکایی پروموبات، که به ساخت ربات های انسان نما با ظاهری طبیعی شهرت دارد، به دنبال افرادی است که تا با خریداری حق امتیاز چهره مهربانانه و دوستانه آنها، از آنها در چهره پردازی ربات هایش استفاده کند.                                             

طبق ادعای این شرکت، به هر داوطلب شجاعی که حاضر باشد برای همیشه حق استفاده از چهره خود را بفروشد، 200 هزار دلار پرداخت می کند تا از کپی چهره اش برای ربات هایی که از سال 2023 در هتل ها، مراکز خرید و فرودگاه ها بکار گرفته خواهند شد، استفاده کند.                                                                           

ربات های ساخت این شرکت، در حال حاضر در بیش از 40 کشور، در طیف وسیعی از نقش ها از جمله مدیر، سخنران، مشاور، راهنما و دربان مورد استفاده قرار می گیرند.

با نشر این خبر، پرسشی که چندین دهه، ذهن طیفی از دانشمندان و نظریه پردازان علوم اجتماعی و علوم رفتاری را بخود مشغول کرده بود، عملاً پیش روی آنها قرار میگیرد:

" تداخل مرز میان تکنولوژی و بشریت تا کجا پیش خواهد رفت؟"

بنظر میرسد چند نکته کلیدی در فراخوان پروموبات جلب توجه می کند:

1. این شرکت در فراخوان خود، هیجان ناشی از این تجربه را براحتی به شجاعت افراد نسبت داده و در واقع از افراد شجاع دعوت کرده! و نه اشخاص ترسو ( بواقع افراد محتاطی که حسب عادت ترجیح میدهند ابتدا چند و چون هرچیزی را بطور کامل دریابند بعد اقدام به کاری کنند)؛ طبعاً انسان از دیدن خود یا تصویر خود مداوماً به هیجان میاید، هر کس روزانه چندبار در آیینه خود را برانداز میکند و گاه از تغییر در چهره و ظاهر خود به هیجان می آید؛ انسان ها از دیدن چهره نقاشی شده خود به وجد می آیند و چهره خود را در قالب عکس یا تابلو نقاشی به دیوارها می آویزند تا دیگران را نیز در هیجان خود شریک کنند!. انسانها زمانی که خود را در قاب تصویر تلویزیون میبینند دچار هیجان شده و از تماشای خود لذت میبرند. بازیگران سینما نیز هیچگاه از دیدن خود سیر نمیشوند .... حال؛ اینکه افراد عادی، نمونه ای شبیه خود را در قالب تن و بدنی متحرک و هوشمند ببینند، معلوم است که چه تجربه نابی را خواهند زیست، بنابراین نسبت دادن این امر به شجاعت، کمی غیر معقول است و می توان تصور کرد که پروموبات، برای آزمون اولیه خود، افراد جوان یا ماجراجو را هدف گرفته است.

2.  مطلب دیگر پرداخت حق چهره یا اصطلاحاً کپی رایت چهره افراد شجاع است!. 200 هزار دلار هم پول کمی است، هم پول زیادیست! و در واقع بستگی دارد چه کسی آن را دریافت نماید:           

اگر فرد، فقیر باشد، این مبلغ پول زیادی است که میتواند زندگی اش را دگرگون کند و وی را معروف! پس چرا این معامله دوسر سود را انجام ندهد؟                                                               

اگر فرد متمولی باشد، این مبلغ برای وی پول چشمگیری نیست و به ثمن بخسی! میتواند خود را جاودانه کرده و از دیدن خود غرق لذت شود!.                                                                 

اگر فرد از طبقه متوسط باشد، این مبلغ کمک بزرگی به پرداخت قسط های همیشگی اش خواهد کرد. بنابراین نتیجه میگیریم که حق الزحمه هوشمندانه ای طراحی شده است.

3. پرسش دیگر اینست که، خلقیات این ربات های انسان نما چگونه خواهد بود؟ با پذیرش این فرض که ربات ها هوشمند و یادگیرنده هستند، آیا یک برنامه شاخص و یکپارچه، رفتار همه این رباتها را مشخص خواهد کرد؟ بنظر نمیرسد چنین باشد چون اصولاً کارکرد و جذابیت این ربات ها بر این پایه استوار است که بتوانند رفتارهای واکنشی نسبت به اوضاع محیطی نشان دهند. این امر در ادعای شرکت پروموبات در کارکردهای فعلی ربات ها نیز مشخص است و نمیتوان از ربات های مشاور، مدیر، سخنگو و دربان انتظار رفتاری یکسان داشت! در واقع تنها نکته مشابه رفتاری بین رباتها، تحلیل اطلاعات برای انتخاب بهترین رفتار است! تشابهی که علی الاصول میان انسانها نیز وجود دارد، پس بجاست بپرسیم رفتار این رباتها مشابه رفتار صاحب چهره خواهد بود؟ مثلاً رباتی با رفتارشرورانه و فقیرانه صاحب چهره، یا رباتی با رفتار متبخترانه صاحب ثروتمند چهره؟ و اینکه آیا اصولاً این ربات ها می توانند یا باید تداعی کننده رفتاری خاص باشند؟

4. موضوع دیگر اینکه فرد فروشنده، حق چهره خود را برای همیشه خواهد فروخت بنابراین کنترل و طبعاً حقی بر رفتار و چهره و عملکرد مشابه یا همنوع خود ندارد! اگر تصور کنیم که این ربات های هوشمند در طی زمان با یادگیری و تحلیل رفتار و محاسبات سریع و پردامنه خود، صاحب شخصیت خاص خود خواهند شد (شخصیتی که نه تنها مجازی نیست بلکه بسیار هم واقعی است!)، معلوم نیست که ماهیت و شخصیت واقعی از نظر جامعه کدام خواهد بود!! طبیعتاً دوستان، همسایگان، دانشجویان و همکاران من (نگارنده) ترجیح میدهند با منی در ارتباط باشند که پاسخگوی هر پرسشی هست، هر کاری را می تواند انجام دهد، توانایی های بیشتری دارد و احتمالاٌ خلقیات متنوع تری نیز دارد! تا منی که توانایی فکری و عملی محدودی دارم یا به هر پیشنهادی پاسخ مثبت نمی دهم و اخلاق چندان حسنه ای نیز ندارم!!. بنابراین نمیتوان از کنار این موضوع بی تفاوت گذشت که ممکن است 200 هزاردلار، هزینه افسردگی و بحران هویت افراد باشد!. این موضوع، بویژه زمانی روی میدهد که  موضوع پنجم پیش می آید.

5. آیا فروشندگان چهره، در زمان حیات خود با مشابه رباتیک خود روبرو می شوند یا پس از مرگ صاحب چهره، چهره اش نقشبند صورت بدنی غیر ارگانیکی خواهد بود؟ از مباحث فلسفی و ماورایی مربوط به جاودانگی پس از مرگ و اخلاق اجتماعی مترتب بر آن که زیاد در موردش بحث شده بگذریم، پرسش این است که اگر چهره افراد بلافاصله پس از فروش،  برروی ربات ها مورد استفاده قرار گیرد (که به احتمال قوی نیز - با توجه به فروش همیشگی و عدم وجود حق فرد فروشنده نسبت به چهره اش پس از دریافت پول - همین امر روی خواهد داد)، مواجهه فروشنده چهره و صاحب جدید چهره چگونه مواجهه ای خواهد بود؟ (تاکید میکنم که از بکار بردن انسان صاحب چهره و چهره مجازی و چنین واژگانی اجتناب میکنم چون با شکسته شدن مرز میان این دو، صاحب واقعی چهره معلوم نیست و تعریف انسانیت نیز دستخوش تغییر خواهد شد) . شاید فروشنده چهره که خود را انسان واقعی میداند! (چون دیگر مطمئن نیست که چقدر واقعی است!) از دیدن آدمواره خود دچار هیجان شود و بپندارد که عروسک کوکی خود را می تواند کنترل کند ولی ربات انسان نما (یا انسان واقعی بالقوه!) چه واکنشی به طرف مقابل نشان خواهد داد؟! چنین امری با توجه به هوشمندی و یادگیری و پردازش سریع حافظه تصویری ربات و منجر شدن به تصمیم سریع، هنوز چندان روشن نیست....

در مجموع معلوم نیست، علیرغم جنبه های مثبتی که این امر در بر خواهد داشت، موضوع هویت انسانی و رفتار اجتماعی او چگونه خواهد بود؟ با تکثیر این ربات ها و توزیع این پول در کشورهای فقیر با درآمد روزانه 1 دلار، بازار بسیار خوبی برای پروموبات و شرکتهای اینچنینی بوجود خواهد آمد و جمعیت ربات های جهان سومی! بسیار بیشتر از ربات های اروپایی و آمریکایی خواهد شد!.                                                                     

شاید آینده پژوهان و متخصصان به این سوال ها پاسخ داده اند یا چنین سوالاتی اصولاً بیش از اندازه رویایی بنظر برسند ولی هر آنچه که امروز اتفاق می افتد، زمانی رویا بوده است. همه ما میدانیم که ربات ها از یکدیگر یاد میگیرند و یادگیری نیز اگر با هوشمندی همراه باشد تحت تاثیر شرایط، اقلیم، خلقیات و نظرات و نیات مربی و اطلاعات ارائه شده قرار خواهد گرفت.                                                                                       

 این مسایل همیشه دو رو داشته اند: نیمه روشن پیشرفت و رفاه و آسایش بشری و نیمه تاریک رابطه انسان با تکنولوژی؛ تاکنون رابطه انسان و تکنولوژی نیمه روشن بزرگتری داشته است - یا بقول تکنولوژی ستیزان بدبین انسان خود را به بزرگتر دیدن نیمه روشن عادت داده است؛ باید دید اینبار نیز عادت معمول تکرار خواهد شد یا گرفتار دیکتاتوری تکنولوژیک خواهیم شد.                                                                             

در زمان صدام حسین، مردم عراق، جمعیت 14 میلیونی خود را به طنز، 28 میلیون نفر میخواندند که 14 میلیون آن مردم عراق و 14 میلیون آن نیز تصویر صدام اند!؛ در دنیایی که پروموبات و همکارانش برای ما خواهند ساخت، ما تصویر خود را کنترل خواهیم کرد یا تصویرمان، ما را؟       

 

 

                                                                                                 محمدرضا صدقیـانی فر

دیماه 1400