تصویرفوق ازمهدکودکی دربانکوک - پایتخت تایلند - گرفته شده است و نحوه جداسازی کودکان را دردوران کرونا نشان می دهد. این تصویر و مانند آن، به همراه شمار زیادی از فرضیات، موجب ایجاد موجی فکری درجهان شده است که خلاصه آن بروز تغییرات بنیادی درساختارتکنولوژی و صنایع و اجتماعات بشری و مفهوم زندگی است ...
اگرچه شرایط بوجود آمده، که نیمی از سال را دربرگرفته است موجب تغییرات رفتاری ای شده است که به هیچ وجه قابل انکار نیست ولی برای تعمیم این تغییرات به تغییرات در سبک زندگی یا تغییرات ماهوی در صنایع و تغییر پارادیم جهانی کمی زود است.
***
در اوان شیوع ویروس کرونا، تعدادی از شرکت ها بویژه در شرق آسیا مجبور به تعطیل کردن کارخانه ها شدند بعنوان مثال شرکت کره ای هیوندای اعلام کرد که از مجموع 7 ََاَبرکارخانه خود، 4 کارخانه فعال در چین را تعطیل کرده است؛ همچنین صادرات و واردات در بنادر چین متوقف شد و این زنجیره ضررها موجب تعطیلی موقت یا کاهش حجم فعالیت بسیاری از صنایع در نقاط مختلف دنیا گردید. این کاهش فعالیت های اقتصادی موجب کاهش رشد و کوچک شدن حجم اقتصادهای ملی گردید بطوری که طبق داده های جهانی و ملی، حجم اقتصاد برخی کشورهای صنعتی بین 3 تا 13 درصد کوچک شد ولی علیرغم این کاهش های نسبتا بزرگ هنوز نشانه ای از تعطیلی دائم یا خروج از صنعت در مقیاس بالا در صنایع گوناگون دیده نشده است و نکته اصلی نیز همین است.
باید توجه داشت که تغییر پارادایم، تغییری در مقیاس کلان و بسیار بزرگ است که نشانه های آن از تغییرات رفتار محسوس در دو زمینه مصرف و تولید قابل مشاهده است.
* تغییر پارادایم در مصرف: تغییر رفتار مصرفی در یک جامعه بعلل گوناگون بروز میکند. این تغییر رفتارها در دوره های کوتاه مدت بر اثر تغییر در سلیقه ها یا نوآوری ها بصورت اقبال عمومی به محصولی یا روگردانی از محصولی دیگر خود را نشان میدهد و شرکت ها نیز در پی کسب فرصت از این نقاط عطف مصرفی هستند، شرکت های بزرگتر و هوشیارتر نیز تلاش خود را مصروف ایجاد این تغییرات و رهبری آن می کنند ولی این مفهوم، در قالب رقابت درک می شود نه تغییر پارادایم؛ بنابراین اگر نحوه مصرف، تابعی از دگرگونی بنیادی باشد تغییر پارادایم صورت پذیرفته است مانند زمانی که اتومبیل در یک دگرگونی بنیادی جای ارابه و اسب را گرفت و پارادایمی جدید بنیاد نهاد پس ورود اتومبیل به زندگی مردم تغییر پارادایم بود ولی حرکت بسوی اتومیبلهای هیبریدی تغییر پارادایم نیست، یا ورود اینترنت به دنیای تجارت ازدهه 1980 میلادی تغییری در ماهیت رفتارهای تجاری و مصرفی بوجود نیاورد بلکه به آرامی راه خود را پیمود تا پس از گذشت بیش از یک دهه جامعه بشری متوجه شد که تمامی ارتباطات فردی، تجاری و علمی اش تحت تاثیر گوشیها و ابزار هوشمند قرار گرفته و پارادایم تغییر کرده است ولی تغییرات مصرفی درون این فضا تغییر پارادایم نیست.
این یادآوری از آن روی لازم بود تا کاربرد چنین واژگانی با دقت و روشنی صورت گیرد، آنچه که باید به آن توجه داشت این است که هر پارادایمی - درصورت ماندگار شدن - مقدمه ایست برای زایش پارادایم های جدید ولی در چه زمانی؟ ...
حال ببینیم در دوران کرونا - تا امروز - تغییر پارادایمی در مصرف اتفاق افتاده است؟
همانطور که گفته شد، آنچه که در چندماه اخیر اتفاق افتاده است کاهش فعالیت های اقتصادی فیزیکی در نتیجه کاهش فعالیت ها و تبدیلات تولیدی است نه کاهش مصرف بصورت مستقل، بعبارت دیگر جوامع مصرف کننده، مصرف را - علیرغم تصورات موجود - کاهش نداده بلکه با وجود تغییرات رو به پایینِ ارقام هزینه شده، آنرا جایگزین کرده اند.
منظور چیست؟ با آگاهی از الزام قرنطینه خانگی و اعمال سیاست های سختگیرانه توسط دولت ها در برخی کشورها یا اجرای داوطلبانه و جمعی در برخی دیگر؛ رفتار مصرفی تحت تاثیرات گوناگونی قرار گرفت.
درمصرف مواد غذایی: مطابق هشدارهای اولیه، علاوه بر توصیه به عدم تجمع، نحوه پخت و ارائه مواد غذایی در مراکز تهیه و عرضه نیز خطرناک اعلام شد، بنابراین توجه ها به سمت خرید و انبارش مواد غذایی خام یا اولیه برای پخت در منازل جلب شد و با افزایش تقاضا، برخی مواد غذایی کمیاب و نایاب شدند و قیمت ها رو به افزایش گذاشت (طبعا دلیل افزایش تقاضا وکمیابی، افزایش مصرف بود نه کاهش آن). به دنبال افزایش اقبال به آشپزی درمنزل، توجه بسیاری از شهروندان در تمام دنیا به سمت تامین و خرید لوازم آشپزی مدرن تر، کاراتر و کارآمدتر جلب شد و شرکت های عرضه کننده، با تاکید بر اینکه ممکن است اجبار به آشپزی در منزل تداوم داشته باشد، مصرف کنندگان جدید را به خرید و آموزش و مصرف کنندگانی که اصولا با پخت و پز در منزل بیگانه نبودند را به نوسازی لوازم و تجهیزات خود ترغیب کردند و مصرف مجددا در این زمینه بالا رفت. البته در این میان کم نبودند رستوران ها و مراکز عرضه غذا که زیان دیدند و از دور خارج شدند ولی با گذشت مدتی، عادت پیشین بازگشت و با راحتی خیال مردم از بی خطر یا کم ریسک بودن غذاهای لذیذ خارج از منزل، مجددا مصرف رو به افزایش گذاشت منتها اینبار عرضه کنندگان، نرم افزارها را بیش از پیش بخدمت گرفتند تا آسایش خیال مصرف کنندگان برقرار بماند.
درمصرف اوقات فراغت: اعمال محدودیتها موجب شد تا در برخی جوامع یا کشورها مردم امکان انتخاب های متنوع خود را از دست بدهند بنابراین مصرف این خدمات نیز جایگزین گردید. خرید فیلم و بازی های ضبط شده روی دی وی دی، خرید اشتراک از شبکه های تلویزیونی کابلی ملی یا بین المللی، و شبکه های بومی یا بین المللی بازی های آنلاین افزایش قابل توجهی یافت. در وجهی دیگر از مصرف اوقات فراغت و لزوم حفظ سلامتی، کاهش فعالیت های فیزیکی و تغییرات در عادات غذایی، نیاز به لوازم ورزشی درون منازل افزایش یافت و بخشی دیگر از مصرف را بخود اختصاص داد. ضمن اینکه نباید از افزایش حجم خرید سرویس های اینترنتی برای مصارف شخصی و کاری و افزایش خرید کتاب و مجلات نیز چشم پوشی کرد.
با کاهش تدریجی محدودیتها، مردم در همه جای دنیا از این امر استقبال کردند و با تردیدی که نسبت به وسایل نقلیه عمومی وجود داشت و دارد، مصرف وسیله نقلیه شخصی و مصرف بنزین و خدمات نگهداری اتومبیل رو به افزایش گذاشت و به تبع آن، مجددا حضور مردم در سوپرمارکت ها، رستوران ها، باشگاه ها و تفریحگاه ها پررنگ تر شد و جالب توجه اینکه برای مدیریت هزینه های تردد درون شهری، تقاضای موتورسیکلت نیز افزایش پیدا کرد. در تمامی موارد، شاهد تلاش شهروندان در همه جای دنیا برای بازگشت به شرایط سابق هستیم، در این میان نیز مصرف برخی کالاها و خدمات نیز از جانب مردم در هر کشور و متناسب با فرهنگ آن، بعنوان کالاهای غیرضروری کاهش یافته است و درآمدها برای پوشش ریسکهای ناشی از ابتلابه بیماری کووید 19 نگهداری میشود که قطعا پس از اطمینان از کاهش این ریسک، صرف تامین سایر نیازها میگردد؛ بنابراین در زمینه مصرف آنچه که تاکنون مشاهده شده نه تنها کاهش نبوده بلکه جایگزینی موقتی بوده که با کاهش محدودیت ها و بازگشت به رفتار قبلی، به مصرف انباشتی تبدیل شده است.
* تغییر پارادایم در تولید: تغییر در تولید نیز مانند مصرف، وابسته به عواملی است که در کوتاه مدت و بلند مدت اثرات خود را بر تولید نشان می دهند و از آنجا که امروزه تولید تابعی از نوع و میزان تقاضای جامعه مصرفی است (بقول اقتصاددان ها طرف مسلط در اقتصاد امروز جهان، طرف تقاضای اقتصاد است) شرکت ها بسیار به تغییر رفتار مصرف کنندگان توجه میکنند بنابراین می توانیم بطور خلاصه روند ایجاد یا عدم ایجاد پارادایم جدید را در تولید بررسی کنیم.
در بررسی تقاضای بازار مصرفی: رفتار بازار - همانگونه که در سطور بالا گفته شد - نشانگر مطالبه کالاها و خدمات فعلی، با تسهیلات بیشتر از قبل است چون ذهنیت مصرف مردم جهان، نسبت به نیازهایشان تغییر نکرده است بنابراین با تکیه بر حق انتخاب خود، توجه بیشتری بر صرف بودجه داشته و کالاها و خدماتی را مصرف می کنند که در شرایط انقباضی فعلی، ارزش و تسهیلات بیشتری داشته باشد، تداوم بیشتری در ارائه آن وجود داشته باشد و جذابیت بیشتری به ارمغان بیاورد. مجموعه این مسائل توجه شرکتها را بخود جلب کرده و آنها را به ارائه ترویجات جذاب تر و نوآوری هایی در محصول خود وادار کرده است و این در واقع همان رفتاری رقابتی است که از بیش از دودهه پیش شرکت ها در پیش گرفته اند و فیلیپ کاتلر این رفتار را تحت عناوینی چون بهبود و توسعه محصول و بازار فرمول بندی کرده است.
در ارتباطات میان صنعتی: بنا به منطق پیش گفته در سطور بالاتر، تغییری در ماهیت زنجیره تامین شرکتی ایجاد نشده مگر بکارگیری سرعت بیشتر.
در سرمایه گذاری: شرکتهای معظم جهانی طی دهه گذشته با سرمایه گذاریهای هنگفت در مناطق مختلف جهان و ایجاد زیرساختهای سنگین صنعتی، سعی در حفظ و گسترش بازارها و تحقق چشم اندازهای خود دارند. این سرمایه گذاری ها - که بخشی از آنها در کشور چین معرف همگان است - براساس تحقیقات دقیق از میزان منابع، مهارت و دانش موجود در مقصد سرمایه، قوانین، ریسک های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و زیست محیطی، قابلیت تاب آوری شرکت در مقابل ریسکها (چه جداگانه و چه مجموع)، نرخ بازگشت سرمایه و استهلاک آن، مدیریت زمان و تحلیل رفتار رقبا و زنجیره صنعت انجام میشود و سایر صنایع را - از بومی تا جهانی - بخود جذب میکند بنابراین میدان رقابت و تولید براحتی واگذار یا خالی نمیشود و از آنجا که این شرکت ها تا حدزیادی توان جذب فشارهای انقباضی را دارند، پس از عبور از شرایط فشار، وارد فاز گسترش خواهند شد ولی شرکتهای هوشیارتر از این شرایط بعنوان تجربه هایی برای یادگیری سازمانی استفاده میکنند تا در سناریوهای بعدی، انعقاد نطفه های پارادایم جدید را لحاظ و تا حد ممکن پیش بینی کنند.
در بکارگیری تکنولوژی: نیز هنوز تغییری در ماهیت تکنولوژیهای مورد استفاده پیش نیامده است تا شرکتها اقدام به امحاء تکنولوژی موجود و سرمایه گذاری در ماهیت و مفهوم جدیدی از محصولات و خدمات مصرفی و قابل عرضه به بازار نمایند هرچند میتوان چنین پنداشت که سرعت در تحقیق و توسعه بیشتر شده است.
و نقش دولتها بعنوان بازیگران و یاریگران مهم جهانی: نیز فعلا نشانی از تغییر پارادایم ندارد و روال تعریف منافع اقتصادی ملی با حمایت از صنایع، بازارها و تکنولوژی فعلی و ایفای نقش سرمایه فرست؛ تعریف منافع سیاسی ملی با ارسال کمک های مالی یا ساخت و ساز ویرانی ها و تعریف منافع سیاسی- نظامی ملی با فروش تسلیحات - درپارادایم فعلی - همچنان ادامه داشته و رفتار مسلط دولتها را تشکیل می دهد.
***
اما تاثیرات ماندگار این شرایط - تا اینجا - چیست؟
آنچه که به زعم نگارنده، مهمترین تاثیرات این شرایط – اما نه تغییر پارادایم - بوده است از دو جنبه قابل بررسی است:
- لجستیک
1- توجه بیشتر سازمانها، شرکت ها و صاحبان کسب و کارهای شخصی به مسئله لجستیک خرد یا ارسال سفارشات برای مصرف کنندگان (در ادبیات لجستیک، این فعالیت تحت عنوان کوریر شناخته میشود). این امر، ذاتا امر تازه ای نیست بلکه نکته قابل توجه در این است که برای شرکت های بزرگ خرده فروشی در ابعاد جهانی، این امر از یک واحد عملیاتیِ تحت امر سایر واحدها، در حال تبدیل شدن به صنعتی در درون صنایع است که بودجه بندی و هدایت مستقلی را می طلبد چون با فرض بازگشت کامل به دوران پیش از کرونا، ارزش های متنوع تجربه شده توسط مشتریان در حمل و ارسال، همچنان مورد مطالبه خواهد بود و مزیت آتی شرکتها نیز حول این محورشکل خواهد گرفت.
2- توجه بیشتر سازمانها، شرکت ها و صاحبان کسب و کارهای شخصی به مسئله لجستیک یا ارسال سفارشات میان صنعتی. این امر نیز در آینده نزدیک با سرمایه گذاری های مشترک بیش از امروز تبدیل به حلقه اتصال صنایع در نقاط مختلف دنیا از راه زمین و هوا و دریا خواهد بود و شرکتهای بزرگ جهانی با کاهش هزینه های حمل و ارسال خود، به اَبَرشرکتهای لجستیکی وابسته تر خواهند شد. در ذکر دلایل این امر میتوان به منطق بند 1 استناد کرد که نیاز به سرعت عمل در تامین نیاز مشتری، نیاز به سرعت عمل در تامینِ نیاز خطوط تولید دارد و این زنجیره به افزایش سرعت زنجیره تامین جهانی منجر خواهد شد. از طرف دیگر در صورت بروز انقباضات پیش بینی نشده در روندهای اقتصادی جهانی، میتوان در بهترین زمان بازارهای تامین و توزیع و مصرف را به یکدیگر متصل کرد.
- منابع انسانی
با کاهش حجم فعالیت شرکت ها، تعدیل کارکنان، اولین تصمیم برخی مدیران بود؛ بهمین خاطر بحران بیکاری مهمترین دغدغه مردم پس از ترس از ابتلا به کرونا و در تعدادی از کشورها و جوامع، حتی بیش از ترس از ابتلا به کرونا این نگرانی وجود داشت و همچنان وجود دارد.
دراینکه مدیران و شرکتها را باید مقصر شناخت یا نه، بحث زیاد است ولی این، مشکلی را از بیکاران حل نمی کند. کمک هزینه های دولتی نیز از آنجا که هم در مبلغ و هم در طول زمان پرداخت محدود است آنچنان که باید، امیدبخش نیست. از طرفی مردم با توانایی های گوناگون بدنبال کار و شغل هستند و از طرفی شرکتها برای پیشبرد امور خود نیازمند نیروی کار، پس به ناچار با تغییری در رفتار روبرو هستیم. دراین دوره تعداد نه چندان کمی از افراد متخصص، به جمع کسانی پیوستند که اصولا بیرون از محیط شرکتها و دایره استخدامی آنها کار میکردند. این گروه که شامل مشاغل گوناگون هستند ولی بیشترین جمعیتشان را متخصصان شغلهای مرتبط با اینترنت و کامپیوتر تشکیل میدهند، به معنای سنتی، خوداشتغال یا self-employer نیستند به این معنا که محصول کارشان به مصرف کننده نهایی نمیرسد بلکه خدمات خود را به شرکتها یا سازمانها یا کسب و کارها عرضه می کنند و می توان با اطلاق آزادکار یا freelance آنها را پیمانکار حقیقی و تامین کننده شرکتها دانست که اتفاق اصلی نیز درهمین گروه خواهد افتاد:
تیم سازی از راه دور.
تیم سازی و کار تیمی مقوله جدیدی نیست ولی بیشتر در داخل سازمان ها جریان دارد ولی بنظر میرسد دو رویداد، فرهنگ تیم سازی را به بیرون از سازمانها خواهد برد:
1- باگسترش درک مفهوم دورکاری، سازمان ها و شرکتها بیش از گذشته، امور خود را به پیمانکاران حقیقی خواهند سپرد و با ایجاد و تشکیل کادر برون سازمانی هزینه های سربار سازمان را کاهش خواهند داد .
این برون سپاری، بتدریج امور سازمانی بیشتری را - هم در فعالیت های ستادی و هم صف - در بر خواهد گرفت تا زمانی که سازمان تبدیل به یک هسته مرکزی کوچک اندازه گردد؛ هسته ای که:
یا صرفا به تولید ایده بپردازد،
یا ایده های خریداری شده را در معرض آزمون مدیریت پروژه قرار دهد،
یا نتایج آزمون های خریداری شده مدیریا پروژه را مورد بررسی مورد بررسی و تصمیم گیری قراردهد،
یا به تامین مالی بپردازد،
و یا صرفا مدیریت برند را عهده دار شود.
2- این پیمانکاران بیرون از سازمان به گروه های کاری یا شخصیتی شبه حقوقی (نه لزوما با ثبت بعنوان یک شرکت) تبدیل شده و کلیه امور یک یا چند شرکت را بیرون از ساختار آن هدایت خواهند نمود در حالیکه حتی اعضای این گروه در جغرافیای متنوعی بوده و بایکدیگر نیز در ارتباط مجازیند.
3- این ارتباطات درسطح بین المللی و جهانی نیز رسمیت بیشتری پیدا خواهد کرد و شرکتها میتوانند از خدمات کارشناسی و تکنیکی متخصصان آزادکار در کشور مقصد بهره مند شوند.
طبیعتا با تغییرشیوه جذب و بکارگیری افراد، شیوه های معمول هدایت نیروی کار یا فرایندهای منابع انسانی و تئوری های سازمان و مدیریت سازمانی منسوخ خواهد شد و مشاوران و متخصصان منابع انسانی و اصول سازمانی باید شاخصه های جدیدی را برای محیط های بومی، ملی، منطقه ای، بین المللی و جهانی تدوین نمایند.
همانطور که گفته شد این امور امروزه در دنیا هرچند کم و به آرامی در حال اجراست اما هنوز شرکتها در سراسر جهان، نیروی کار متمرکز و در اختیار را ترجیح میدهند؛ اما بنظر میرسد این کار، مقاومتی بیهوده است و به زعم نگارنده، سرچشمه تغییرات زودآیند آتی، نحوه کار و تبدیل اضطرار به استقلال شغلی خواهد بود نه تغییر و ایجاد پارادایم های اساسی و نوین،
اگـر !
برمبنای پژوهش برخی پژوهشگران ویروس شناس بدبین، ویروس کرونا، مقدمه ویروسی فراگیرتر و مهاجم تر نباشد، که در آنصورت باید جدی تر به این موضوع اندیشید.
محمدرضا صدقیانی فر
شهریورماه 99