پول اقتصادی یا پول فرهنگی؟ (بحثی پیرامون عادی سازی افت ارزش پول ملی)

 

 

پول در هر جامعه ای غیر از نقش مبادلاتی و اقتصادی، نقشی فرهنگی نیز ایفا میکند و حتی میتوان مدعی بود که نقش فرهنگی پول، اگر از نقش اقتصادی آن پررنگ تر نباشد کم رنگ تر نیز نیست. در واقع در هم تنیدگی این نقش ها و تاثیرات متقابل رفتارهای فرهنگی و اقتصادی است که دو نقش پیش گفته را مهم مینماید.

از جمله رفتارهای فرهنگی در مورد پول، نامگذاری پول در میان عامه جامعه است که با نامیدن اسکناس ها یا سکه های خاصی بر وجه محوریت آنها تاکید می شود. مانند اسکناس 100 دلاری در ایالات متحده آمریکا که به عنوان پول مسلط، در اوایل دهه 1970 میلادی، اسکناس های 500، 1000، 5000 و 10000 دلاری را از چرخه خارج کرد. این اسکناس که تصویر فرانکلین چهره ملی آمریکایی ها را برخود دارد در داخل آمریکا به نامهایی چون بن (برگرفته از نام بنجامین فرانکلین)، بنجامین و فرانکلین خوانده میشود. از این دست نام گذاری ها در سیستم فرهنگی بسیاری کشورها میتوان سراغ گرفت که در نوع خود جالب توجه است مانند سکه هایی که با القاب ملکه در بریتانیا شناخته میشوند و از این دست...

فرهنگ ما نیز نه تنها از این قاعده مستثنی نبوده، بلکه از سده های پیش اصولاً پول های رایج ایران با نام های حاکمیتی شناخته میشده اند مانند محمودی، شاهی، غازی، اشرفی، محمدی، عباسی، قران و ده ها نام دیگر که با بررسی آنها میتوان براحتی در تاریخ ایران سفر کرد.

اما رویکرد این نوشته، بر نامگذاری پول در ایران از زمان ایجاد ساختارهای مدرن اقتصادی است یعنی تاسیس بانک، چاپ پول، مشخص سازی صنوف و مدیریت منابع اقتصادی. این ساختارها که پس از انقراض قاجار تاسیس یافته یا تثبیت شدند علیرغم ایجاد دنیای اقتصادی و فرهنگی کاملا متفاوت از زمان قاجار، نتوانستند سیستم تک اسمی را در کاربرد پول نهادینه سازند و ایران از آن زمان همچنان دارای پولی با دو واحد سنجش است یعنی در حالیکه معیار رسمی پول ملی ایران ریال است، معیار غیررسمی مبادلات تجاری در کشور، تومان است که آن هم نیز با خلاصه سازی تومن خوانده میشود.

اما مطلب این هم نیست. موضوع اینست که در ایران، از سال 1357 به بعد تغییر نام پول صورت نگرفته بلکه تغییر ارزش صورت گرفته است یعنی تغییر ارزش پول با همان نام قبلی در جامعه جا افتاده و اصطلاحاً عادی سازی میشود. برای روشن تر شدن موضوع توجه به این نکته مفید است که این تغییرات دوگانه نام - ارزش به سه شکل میتواند صورت پذیرد:

شکل اول - تغییر نام پول با ارزش ثابت یا حداقل تغییرات. مانند ایجاد دلار ملی استرالیا و سنگاپور و جدایی از سیستم پولی بریتانیا با حفظ درصد بالایی از ارزش پیشین.

شکل دوم - ایجاد ارزش جدید و نام جدید. مانند ایجاد واحد پولی یورو در اروپا.

شکل سوم - ایجاد ارزش جدید با نام ثابت که خود به دو صورت اتفاق میافتد:  صورت نخست همان تغییر واحد پول ملی است که توسط دولت یک کشور انجام میشود و هدف آن ارتقاء ارزش اسمی و واقعی پول ملی برای ایجاد تناسب یا توازن در تراز تجارت خارجی و کنترل تورم یا ایجاد محدودیت در بروز امواج تورمی در اقتصاد داخلی است که بین عموم با حذف صفرهای پول ملی شناخته میشود؛ مانند آنچه که دو دهه پیش در ترکیه با حذف 6 صفر از پول ملی انجام شد. صورت دوم اما خارج از کنترل دولت ها و بر اثر تصمیمات اشتباه و پی درپی آنها به وقع می پیوندد و نشان از تورم در اقتصاد داخلی و بی ارزش شدن پول ملی در مبادلات خارجی دارد که پول ملی ایران نیز، مسیری 40 ساله را در همین بستر طی کرده است.

بدون وارد شدن در محاسبات اقتصادی و از روی رفتارهای فرهنگی در تبادل اطلاعات پولی نیز میتوان این سیر نزولی را مشاهده کرد. مثلاً در میانه دهه 1360، سکه 5 تومانی یا 50 ریالی از مسکوکات رایج و بسیار پر کاربرد در اقتصاد ایران بود و عبارت "5 تومن" تداعی کننده کالایی به ارزش 50 ریال و پرداخت یک سکه بود. به تدریج این عبارت تداعی کننده کالایی به ارزش پنجاه هزار ریال یا پنج هزار تومان شد، و سپس پنج میلیون تومان و پنج میلیارد تومان که قیمت متعارف یک آپارتمان معمولی در کشور است!.

یعنی طی 40 سال، عبارت 5 تومن نشانگر پرداختی معادل 1 میلیارد برابر توسط مصرف کننده است! یعنی 100 میلیارد درصد!!. عوارض این عادی سازی در اقتصاد ایران کم نبوده است. کمین قیمت ها هم در عمده فروشی و هم در خرده فروشی برای افزایش به بهانه های مختلف، خارج کردن غیررسمی و اعلام نشده اسکناس ها و مسکوکات رایج بی اعتبار شده بر اثر تورم توسط دولت های وقت و از بین بردن زمینه بازگشت قیمتها به قیمتهای غیر تورمی، تبدیل کردن مردم از مصرف کنندگان کالاها و خدمات به دلالان کالاها و خدمات، افزایش حجم اسمی وام های بانکی (که این وام های کلان بر اثر افزایش تورم به نفع وام گیرنده عمل کرده و سیستم بانکی را به دلالی، فساد و ورشکستگی کشانده) و افزایش حجم اختلاس ها بخشی از عوارض عادی سازی گویش پولی در ایران است. به عبارت دقیق تر، همه این مصائب اقتصادی - بدون اینکه مردم ایران متوجه رفتار خود باشند - در پرتو گویش قیمتی به امری عادی بدل شده است. مثلاً زمانی که مردم میشنوند که رئیس یک اداره 5 میلیارد تومان اختلاس کرده است آنچنان شگفت زده و برافروخته نمیشوند چون میزان این فساد مالی فقط 5 تومن" بوده است. (بدون توجه به اینکه این مبلغ معادل دستمزد و لاجرم قدرت خرید چند کارگر بوده است و عوارض این محرومیت بر خانواده ها و فرزندان آنها و شبکه ارتباطاتشان در آینده چه خواهد بود....)

به همین ترتیب 10 تومن، 300 تومن، 500 تومن ..... نیز میلیارد تومان هایی هستند که در گویشِ عادی سازی شده به چشم نمی آیند!

به تازگی نیز از عبارت جدیدی توسط رئیس جمهوری رونمایی شده است: ه.م.ت معادلی برای هزار میلیارد تومان! (یعنی رقم آنچنان بالاست که عبارت تومن گویای رقم نیست). گوینده عبارت در مجلس که ظاهراً خود برای نخستین مرتبه است که با این عبارت روبرو شده، میزان کسری بودجه را وانهاده و دعوای صرف و نحو میکند. البته در این بخش من نیز با رئیسی همداستانم که سازندگان این عبارت، کامل نیاندیشیده و تکلیف را در مورد چگونگی خوانش و مشدد بودن یا نبودن آن روشن نکرده اند! ولی این نورسیده را هر چه که بگوییم و بخوانیم بزودی شاهد اطلاع رسانی اخباری از قبیل وام فلان شخص از فلان بانک به میزان فلان همت، خروج فلان میزان دلار معادل فلان میزان همت از فلان پتروشیمی و امثالهم خواهیم بود تا این ارقام نیز برای مردم عادی شود. اگرچه هم اکنون نیز در اطراف تهران ویلاهایی به قیت نیم همت آماده فروش و واگذاری هستند. آیا ارزان نیستند؟ فقط نیم همت!. 

با تثبیت شدن همت به عنوان پایه گویش مبادلاتی، تعجبی نخواهد داشت که با ادامه روند فعلی شاهد چاپ اوراق قرضه دولتی 1، 5 یا 10 همتی (اگر نگوییم اسکناس) و سپس دهمت یا د.ه.م.ت (ده هزار میلیارد تومان) و ..... باشیم.

به هر حال موضوع با کسری بودجه آغاز شده است و کسری بودجه را نیز باید با حجم نقدینگی متناسب با آن جبران کرد همانگونه که سطل را نه با قطره چکان که با شلنگ و استخر را نه با شلنگ و بشکه که با لوله باید پر کرد.

آیا استخر مردم ایران رو به دریا شدن میرود؟

 

 

                                                                                محمدرضا صدقیانی فر    

استراتژیست - بهمن ماه 1401