سنت سیاسی، تفکر و آینده پایدار

 

 

 

با  انتخاب یوشیهیده سوگا دبیر کابینه و سخنگوی دولت،  بعنوان رهبر حزب لیبرال دموکرات ژاپن و تصدی ریاست دولت تا انتخابات آتی، پرونده سیاسی "شینزو آبه"، تا اینجا بطور رسمی بسته شد، هرچند رهبر جدیدِ حزب بر نقش آتی وی بعنوان مشاور دولت تاکید کرده است.

این نوشته - بدون ورود به بررسی کارنامه سیاسی شینزو آبه و اوضاع سیاسی اقتصادی ژاپن طی نزدیک به یک دهه نخست وزیری وی- صرفا نگاهی کوتاه خواهد داشت به عناصر سه گانه بیانیه استعفای این دولتمرد که بشرح زیر درتاریخ 99/6/7 منتشر شد:

1- بیماری قدیمی ام از ماه گذشته عود کرده و بر وضعیت جسمانی ام اثر گذاشته است.   

2-  ضعف جسمانی ممکن است باعث اشتباه در قضاوت و تصمیم گیری سیاسی شود.   

3- بابت کارهایی که نتوانستم به سرانجام برسانم عذرخواهی می کنم.

1- شینزو آبه پس از ورود به پارلمان ژاپن در سال 1993 فعالیت های رسمی سیاسی- حزبی خود را آغاز کرد و زمانی که درسال 2005، با پیوستن به دولت "جونیچیرو کویزومی" بعنوان دبیرکابینه، وارد فعالیتهای اجرایی شد، با بکاربستن تجربیات 12 ساله پیشین و هوشمندی سیاسی، در سال 2006 به رهبری حزب لیبرال دموکرات و بعد از آن در شرایط متلاطم سیاسی آن روز ژاپن- در 52 سالگی و بعنوان جوانترین نخست وزیر ژاپن پس از جنگ جهانی دوم - به نخست وزیری و رأس سیستم سیاسی ژاپن رسید ولی عمر صدارتش کوتاه بود و  یک سال بعد در سال 2007، بدلیل بیماری گوارشی از کار کناره گرفت. نکته شاید قابل توجه اینکه پنج نخست وزیر بعدی نیز عمر نخست وزیریشان به دو سال نرسید. به هر روی، پنج سال بعد در سال 2012، با کنترل کردن بیماری و  بازگشتی نیمه طوفانی به دنیای سیاست عملی، آبه مجدداً سکان اداره دولت ژاپن را بدست گرفت و اینبار با 8 سال باقی ماندن در سِمَت نخست وزیری، نام خود را در لیست کوچکِ افراد باسابقه طولانی در رهبری دولت در ژاپن، ثبت کرد؛ هرچند اینبار نیز آنچه که سد راه آبه گردید، بازگشت بیماری قدیمی بود. بیماری ای که آبه را طی یک ماه، دوبار مجبور به مراجعه به بیمارستان نمود و همین امر، آبه را مطمئن ساخت که اثرات بیماری - که در ابتدا سرطان روده تشخیص داده شده - بود جدی تر از آنست که بتوان بسادگی از کنارش گذشت و این همان نکته ای بود که شینزو آبه بصراحت مطرح کرد و مراجعات دوگانه خود به بیمارستان را نیز بعنوان استدلالی بر صحت مدعایش  عنوان کرد.

2- سنت فلسفی - سیاسی ژاپن، که رگه های میراث شوگونی را نیزتا امروزه با خود حفظ کرده است مبتنی بر همفکری و مشارکت جمعی در تصمیم گیری و پذیرش افراط گونه مسئولیت های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و حتی اخلاقی بطور انفرادی توسط فرد اول حکومت یا دولت است، گرچه سلسله مراتب مسئولیت پذیری به اینجا خاتمه نمی یابد و همفکران نیز به سهم خود، از آنجا که در ساختن تصمیم نقش داشته اند - مسئولیت مشاوره خود را - می پذیرند بنابراین بنظر می رسد نوعی "دیکتاتوری نسبت به خود"، میان این افراد وجود دارد پس برای اجرای درست و دقیق تصمیمات باید نظمی آهنین برقرار کرد که اثرات این دیکتاتوری، بشکل کنترل متمرکز جامعه و دیکتاتوری دولتی خود را نشان می دهد. البته بعد از پایان جنگ جهانی دوم و تسلیم ژاپن، سیستم سیاسی ژاپن - با تغییری زیربنایی در اخلاق سیاسی دولتمردان- تغییراتی اساسی را تجربه کرد و با در پیش گرفتن مشی آرام توسط حکومتگران ژاپنی، جامعه نیز بسمت باز شدن و تنوع افکار پیش رفت و بخاطر نظم پذیری مردم و انضباط اجتماعی نهادینه شده، دمکراسی ژاپنی نیز بسرعت توسط مردم و مسئولین پذیرفته شده و تبدیل به سبک فکری و زندگی مردم شد هرچند این پذیرش روحیه تمکین و اطاعت و نظم پذیری بالا را مخدوش نکرد.  با این تفاصیل، زمانی که شینزو آبه مسئولیت اداره دولت را برای بار دوم بعهده گرفت، اولین وظیفه پیش روی خود را، خارج کردن اقتصاد ژاپن از رکود دامنه دار و طولانی مدتی که در ژاپن "دهه های از دست رفته" نام گرفته است دید.   

  این وظیفه، حرکت تدریجی و پاورچینی را ایجاب میکرد تا اولاً اقتصاد ژاپن - علیرغم نقدینگی و اعتبارات بسیار بالا و تورم نزدیک به صفر - از نزول خارج شده و تثبیت گردد و ثانیاً قدرت اقتصادی و چانه زنی این کشور در مقابل ایالات متحده امریکا، اتحادیه اروپا، رفتارهای تهاجمی چین و اقتصادهای نوظهور کاهش چشمگیری پیدا نکند؛ بنابراین ژاپن وارد تونلی از سکوت اقتصادی شد و علیرغم کناره گیری از هیاهو و مجادلات اقتصادی بین المللی، جایگاه خود را در میان پنج اقتصاد اول دنیا حفظ کرد. نگاهی به میزان رشد و نوسانات دیاپازونی اقتصاد ژاپن در دوره آبه، نشانگر راه رفتن برلیه تیغ است:

سالدرصد رشد اقتصادی
20132
20140/3
20151/2
20160/5
20172/1
20180/3
20190/6

 

در این شرایط، آبه در میدان سیاست ملی نیز بدنبال ایجاد تغییراتی بود که برخلاف اقتصاد ملی تغییراتی بنیادی محسوب می شدند. عمده ترین این تغییرات که برای ایجاد چهره ای برون گراتر از  سیاست ژاپن و مسئولیت پذیری بیشترجهانی بود عبارت بودند از تغییر قانون اساسی برای تبدیل ارتش ژاپن از یک نیروی دفاعی به یک ارتش متعارف و در صورت لزوم تهاجمی و ایفای نقشی پررنگ و در صورت نیاز برعهده گرفتن نقش رهبری در معاهدات و مجامع و پیمانهای منطقه ای، بین المللی و جهانی. 

  آبه در هدایت این تغییرات و همگن کردن همفکران خود با دو چالش اساسی روبرو بود، چالشهایی که هریک دو چهره داشتند. در بُعد بین المللی از یک طرف فشارکشورهای صنعتی و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا برای سپردن نقشهایی فعال تر به ژاپن و مسئولیت پذیرتر کردن آن قرارداشت و از طرف دیگر ناخشنودی برخی کشورها از فعالتر شدن ژاپن در صحنه جهانی. برخی از این کشورها به رهبری چین ازاحتمال تکرار کابوسهای دهه 30 میلادی در شرق آسیا بیمناک بوده و برخی دیگر مانند روسیه، میدان گرفتن ژاپن را در بلند مدت مانعی برای اهداف توسعه طلبانه خود و امنیت ملی خویش در شرق دور میدانستند. در بُعد داخلی نیز از یک طرف طیف محافظه کاران صاحب قدرت اقتصادی و سیاسی از خروج ژاپن از پیله خود و در هم تنیدگی آن با بافت جهانی خشنود نبوده و موانع بنیادینی نیز ایجاد می کردند و از طرف دیگر نسل جوانتر و پیشرو فنی، اقتصادی، علمی ژاپن خواستار افزایش ایفای نقش های گسترده تر در بستر یک ژاپن پیشرفته به مثابه الگویی برای جهان بودند. این نیروها که همچنان باقدرت در ژاپن فعال هستند آبه را به احتیاط در تصمیم گیری و حفظ هر دو طیف در هر دو بعد وادار می کردند، هرچند رویکرد شخصی آبه، برونگرایی بود و در توجیه و دفاع از نگاه خود، اعلام کرد که: "امروز ژاپن و مردم ژاپن به نقشی جدید و تغییر یافته نیاز دارند، ما باید مانند گل آفتابگردان هرروز با طلوع آفتاب، به سمت آن نگاه کنیم، آنچه که برای زنده ماندن ما لازم است، اینست."    

 برگشت بیماری و آنچه که آبه، خود تاثیر بیماری بر وضعیت جسمانی اش میخواند، تصمیم گیری وی را دشوارتر میکرد بنابراین پذیرش مسئولیت را درحالیکه احساس میکرد توان انجامش را ندارد و درگیرکردن همفکران و همکاران در فرایند تصمیم سازی های دشوار و احتمال شکست و پشیمانی جمعی را قابل پذیرش ندانست. این سنت تربیتی بر اساس طریقت بوشیدو که عناصر آن انضباط شخصی، شجاعت، مهارت، اطاعت، احترام و ایثار است، لازمه رفتار سیاسی - اجتماعی افرادی است که مسئولیت اداره و هدایت امور ملت ژاپن را بر عهده دارند، پس طبیعی بود که آبه نیز با احساس کاهش در مهارت خود، و احترام به کشور و ملت و همکاران از سنت ها اطاعت کرده و با شجاعت، نبود صلاحیت خویش را بیان نموده و ادامه کار را موجب بروز اشتباه در قضاوت و تصمیم گیری بداند.

3- سنت عذرخواهی درمیان ژاپنیها امری دیرینه و جا افتاده است که حتی در برخی شرایط، در دید خارجیها، طعنه به طنز میزند ولی این عنصر، که عنصری خاص ژاپنی هاست میراث سنتهای تربیتی سخت و مسئولیت پذیری انعطاف ناپذیراست. بنابراین عذرخواهی شینزو آبه، امری عادی و یک پرنسیب سیاسی جلوه می کند ولی باید دید آیا پشت این عذرخواهی چیز دیگری نیز وجود دارد؟ یا بهتر است بپرسیم چرا آبه عذرخواهی کرد؟      

 آبه زمانی که درسال 2012 قدرت را بدست گرفت دو امر اجتماعی با ابعاد فراملی را به ارث برده بود: زلزله 9 ریشتری و سونامی ویرانگر سال 2011 با بیش از 16 هزار قربانی و فاجعه نیروگاه اتمی فوکوشیما بعنوان پی آمد این بلای طبیعی با نزدیک به ده برابر این تعداد آواره و بجا ماندن بخشی غیرمسکون در کشوری که به هر سانتیمترش برای سکونت و کشاورزی بسختی نیازمند است. آبه در سخنرانی خود در مراسم یادمان قربانیان و با آگاهی کامل از مخالفت بخش عمده ای از مردم با فعالیت نیروگاه های هسته ای، بطور واقع بینانه ای اظهار داشت که ژاپن بعلت فقر منابع زیرزمینی، به هرحال به برق هسته ای نیازمند است و انتقادات بسیاری را بجان خرید. 

اما دو رویداد عمده - بازهم با ابعاد فراملی - این بار در دوران آبه، دولت ژاپن را با چالش روبرو کرد:

شیوع ویروس کرونا و ابهام در برگزاری بازی های المپیک توکیو در سال جاری. 

** 

* دولت آبه در بازسازی مناطق زلزله و سونامی زده کارهای ناتمامی دارد.

* اجرای برق هسته ای و بازگرداندن تولید آن بروال عادی، هنوز با چالشهایی میان بخشی از جمعیت که علیرغم حادثه با صنعت فوق مدرن هسته ای موافق است و بخش محافظه کار ژاپن روبروست.

* تبدیل ژاپن به کشوری با مسئولیت های وسیع جهانی و دارای ارتشی بزرگ، هنوز کاملا در داخل حل نشده است.

و میراث آبه برای دولت یا دولت های بعدی نیز تداوم مدیریت سلامت اجتماعی از ویروس کرونا و خارج کردن چرخِ تازه از رکود خارج شده اقتصاد ژاپن از باتلاق رکود کرونایی و تصمیم گیری برای برگزاری یا عدم برگزاری بازیهای المپیک در تابستان سال آتی است. جریان بظاهر ساده برگزاری یک رویداد ورزشی که می توانست موجب تسریع شکوفایی اقتصادی شود ولی باز در چنبره مباحثات طیف محافظه کار سیاسی - اجتماعی و مردم مشتاق به بازگشت به زندگی عادی گیر کرده است. 

 پس شینزو آبه حق دارد عذرخواهی کند، گرچه وی با محبوبت 74 درصدی در سطح ملی و احترام همتایان خارجی، قدرت را ترک کرد.

***

بیانیه استعفای شینزو آبه، بیانیه ای خاص و منحصربفرد نیست، نمادی است از سنتی سیاسی که مسئولیت پذیری، وطن خواهی، مهم شمردن مشورت و نقش همگانی در اداره امور، انحصاری و شخصی ندانستن قدرت و شجاعت در بیان کاستی ها از خصوصیات آنست.  سنتی که ژاپن را به کشوری با توسعه پایدار و قابل احترام تبدیل کرده است.

 

محمدرضا صدقیانی فر       

شهریورماه 99